مسافرت با خانواده مامان
9 شهریور که دخترم پا تو 26 ماهگیش داشت با مامانی و بابایی و خاله ها رفتیم شمال و از اینجا تا مشهد همش میخوندی ام رضا ام رضا دوست دارم .مریضا رو شفا بده و بعدش که حرم رفتی و خواستیم راه بیفتیم همش حرفت شده بود که بریم دریا دریا . و کلی واسه خودت ذوق کردی و آب بازی کردی البته چون شب قبل بارون زیاد اومده بو و دریا هم طوفانی بود خیلی نمیشد وارد آب شد و با اینکه می لرزیدی ولی نمیومدی بیرون و همش دلت آب بازی میخواست .
نویسنده :
مامان ریحانه
13:01